دولت آینده یک شبه ثروتمند می شود؟
به گزارش وبلاگ روزنوشت، محمد مهدی حاتمی؛ صادرات نفت ایران مدت ها است که به عرصه زورآزمایی میان ایران و آمریکا بدل شده و حالا ظاهراً مدتی است که نتیجه این زورآزمایی به نفع ایران بوده است. در هفته نخست مهرماه، خبرگزاری رویترز در گزارشی به نقل از شرکت تانکر ترکرز که در زمینه ردیابی تانکر ها فعالیت می کند، از افزایش صادرات نفت ایران به حدود یک و نیم میلیون بشکه در طول روز خبر داد.
به گزارش وبلاگ روزنوشت، در خارج از ایران، مرجع مستقلی وجود ندارد که بتواند این اعداد را تایید یا تکذیب کند و میزان صادرات نفت در داخل ایران هم موضوعی به شدت امنیتی است که برای جلوگیری از رصد کریدور های فروش نفت ایران توسط آمریکا، مخفی نگه داشته می شود.
با این همه، بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران، شهریور ماه سال جاری در مجلس شورای اسلامی صحبت از صادرات مویرگی نفت کرده بود و این در حالی است که گزارش شرکت کپلر و برخی دیگر از شرکت های نفتی هم حاکی از آن است که ایران با ترفند هایی در حال فروش نفت از طریق دور زدن تحریم ها است.
سناریو هایی برای نفت ایران در دوره پساتحریم
هر چه باشد، اما صادرات نفت ایران تا پیش از مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، همچنان به صورت پنهانی خواهد بود و پس از انتخابات هم، بسته به اینکه کدام نامزد بر کرسی ریاست جمهوری می نشیند، استراتژی های ایران در تولید و صادرات نفت متفاوت خواهد بود.
جو بایدن، نامزد دموکرات ها، اکنون در نظرسنجی ها از رقیب جمهوری خواه خود پیش افتاده و حتی در برخی از نظرسنجی ها، اختلاف آرای بایدن و ترامپ دو رقمی شده است. از آن سو، برخی کارشناسان و نهاد های بین المللی سناریو هایی را تدوین کرده اند که نشان می دهد در صورت پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، صادرات نفت ایران می تواند به سرعت به سطوح قبلی برشود.
همین چندی پیش، شرکت اس اند پی گلوبال پلتس پیش بینی کرده بود بود صادرات نفت ایران با آغاز ریاست جمهوری جو بایدن می تواند به حدود 1.5 میلیون بشکه در روز برسد. جو مک مونیگل، رئیس مجمع بین المللی انرژی هم گفته بود در صورت پیروزی بایدن در انتخابات، صادرات نفت ایران می تواند به سطح 2 میلیون بشکه در روز برسد. بانک ژاپنی MUFG، اما سناریویی دست بالاتر را بررسی کرده و می گوید فروش روزانه نفت ایران در صورت پیروزی بایدن، تا پایان سال 2021 به حدود 2.4 میلیون بشکه در روز خواهد رسید.
ایران پیش از این هم یک بار این شرایط را تجربه کرده و به نظر می رسد حالا هم می تواند نفت خود را دوباره وارد بازار کند. دور پیشین تحریم های همه جانبه علیه اقتصاد ایران که در سال های ابتدایی دهه 1390 اعمال شد، فروش نفت ایران و انتقال درآمد های نفتی به ایران را با مسئله ای جدی رو به رو کرده بود.
علاوه بر این، مشتری های نفت ایران (همچون ژاپن، کره جنوبی و هند) با تغییر شرایط پالایشگاه های خود، مشتری کشور هایی همچون عربستان سعودی شده بودند و این در حالی بود که حتی با ورود دوباره ایران به بازار نفت، تغییر دوباره شرایط پالایشگاه های این کشور ها برای پذیرش نفت ایران (با شرایط فنی خاص آن) تقریباً ناممکن به نظر می رسید. با این همه، ایران تقریباً بلافاصله پس از برجام، پیروز شد دوباره نفت خود را به چرخه اقتصاد جهان بازگرداند.
پاس گل ترامپ به نفت شیل
در این میان، اما به نظر می رسد ملاحظات دیگری هم در زمینه تحریم نفتی تمام و کمال ایران در دوره ترامپ در میان بوده باشد. وزیر نفت ایران در سال 1398 گفته بود که آمریکا فارغ از دلایل سیاسی برای تحریم نفت ایران، دلایل مالی محکمی هم برای این کار دارد. زنگنه در آن زمان گفته بود: من هیچ شکی ندارم که یکی از دلایل آمریکا برای تحریم ایران و ونزوئلا، فراهم کردن بازار برای نفت شیل خودش است، آن هم با قیمت هایی که سرمایه گذاری را توجیه کند. آمریکا در دو سال پیاپی 2018 و 2019، هر سال 1.5 میلیون بشکه در روز به تولید خود افزود که با قیمت های بالای 60 دلار فروخت و بدون زحمت هم توانست با خارج کردن ایران و ونزوئلا، بازار را در اختیار داشته باشد.
شواهد دیگری هم وجود دارد که تحریم نفتی ایران و تلاش برای کاهش تولید نفت در کشور هایی همچون ونزوئلا و لیبی، در واقع پاس گل ترامپ به شرکت های تولید کننده نفت شیل در آمریکا بوده است.
نفت شیل (Shale oil) یکی از اقسام نفت های نامتعارف است که استخراج آن احتیاج به هزینه بالاتر و فناوری های پیشرفته تر دارد. زمانی که قیمت نفت معمولی در بازار بالا می رود، تولید نفت شیل هم به صرفه می شود و این در حالی است که با افت قیمت نفت، دیگر صرفه ای برای تولید نفت شیل وجود نخواهد داشت، چرا که استخراج آن فناوری های پرهزینه ای احتیاج دارد.
جمهوری خواهان آمریکایی به صورت سنتی با شرکت های تولیدکننده نفت در آمریکا روابط حسنه ای داشته اند. نشریه کوارتز حدود یک ماه پیش داده هایی را منتشر کرده بود که نشان می داد شرکت های بزرگ تولیدکننده نفت و گاز در آمریکا، عمدتاً طرفدار جمهوری خواهان هستند و هر چند به دموکرات ها هم کمک مالی می کنند، امیدوارند ترامپ برنده انتخابات آینده ریاست جمهوری در آمریکا باشد.
از طرف دیگر، خروج آمریکا از معاهده جهانی پاریس و انکار و تمسخر گرمایش جهانی از سوی ترامپ، همگی سیگنال هایی هستند که نشان می دهند کلیددار کاخ سفید تا چه اندازه به حمایت شرکت های نفتی احتیاج دارد. این، اما در حالی است که دموکرات ها تقریباً همواره شعار های محیط زیستی داده اند و البته یکی از وعده های آن ها هم بازگشت به برجام بوده است.
اگر بایدن رییس جمهور شود...
به این ترتیب، به نظر می رسد در صورت پیروزی جو بایدن در انتخابات پیشِ رو در آمریکا، ایران بتواند نفت خود را دوباره به بازار برگرداند. بازگشت نفت ایران به بازاری که همین حالا هم با قیمت های پایین نفت دست به گریبان است، خبر خوبی برای کشور های نفتی و شرکت های تولیدکننده نفت نخواهد بود.
با این همه، دولت ایران احتمالاً بزرگ ترین برنده این بازی خواهد بود. چنانچه حتی یک سناریوی حد وسط هم در مورد صادرات نفت ایران در دوره پساتحریم عملیاتی بشود، ایران می تواند صادرات نفت خود را دست کم به حدود 2 میلیون بشکه نفت در روز برساند.
چنانچه میانگین قیمت سبد نفت اوپک را حدود 40 دلار در نظر بگیریم که حدسی بسیار نزدیک به واقعیت هم هست، ایران از صادرات نفت، روزانه درآمد دلاری بالغ بر 80 میلیون دلار خواهد داشت. درآمد ماهانه ایران از محل صادرات نفت در این سناریو به حدود 2.4 میلیارد دلار و درآمد سالانه ایران به حدود 29 میلیارد دلار خواهد رسید.
یک فرض معقول در صورت پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیروزی یک نامزد اصول گرا در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1400 این است که نرخ ریال در برابر دلار، کاهش قابل توجهی پیدا کند. می توانیم این نرخ تعادلی را (آنچنان که برخی کارشناسان در نظر می گیرند) حدود 20 هزار تومان به ازای هر دلار آمریکا حساب کنیم.
در این صورت، درآمد نفتی سال 1400 دولت اصول گرای ایران (با فرض بهبود روابط و اگر نه مذاکره میان ایران و آمریکا) به حدود 580 هزار میلیارد تومان خواهد رسید. اما این عدد چقدر بزرگ است و معنای ضمنی چنین محاسبه ای برای ایران در سال 1400 شمسی چه می تواند باشد؟
دولتی که یک شبه ثروتمند می شود
محمدباقر نوبخت، رییس سازمان برنامه و بودجه، در خردادماه سال جاری گفته بود درآمد های نفتی ایران در سال 1399، حدود 50 هزار میلیارد تومان خواهد بود. این، اما در حالی است که سال 1399، به دلیل قرار دریافت در بدترین مرحله تحریم ها و کاهش شدید تقاضای جهانی برای نفت، تقریباً بدترین سال برای نفت ایران در دوران پس از انقلاب بوده است.
اما اگر همین اعداد را به عنوان مبنایی برای مقایسه در نظر بگیریم، نتایج جالب توجهی حاصل می شود. درآمد نفتی ایران در سال آینده، در سناریویی فرضی که روابط میان ایران و آمریکا تا اندازه ای بهبود می یابد و ایران قادر به فروش مقداری معقول از نفت خود خواهد بود و البته میانگین قیمت نفت اوپک هم در همین حد کنونی باقی خواهد ماند، حدود 11.6 برابر بیشتر از درآمد های نفتی سال جاری خواهد بود.
این در حالی است که بر اساس لایحه بودجه سال 1399، منابع مالی دولت روحانی در سال جاری حدود 570 هزار میلیارد تومان بوده است که این عدد شامل مالیات و درآمد های شرکت های دولتی هم هست. علاوه بر این، دولت ایران از محل صادرات محصولات پتروشیمی، محصولات معدنی، فولاد، صادرات برق و گاز و نیز درآمد های گمرکی و مالیاتی هم منابع قابل توجهی درآمد دارد که حجم مجموع آن ها به حدود 500 هزار میلیارد تومان می رسد.
به این ترتیب، دولت آینده، که معقول است فرض کنیم یک دولت اصول گرا خواهد بود، در سال 1400 شمسی، دست کم به اندازه دو برابر دولت فعلی در سال 1399 درآمد خواهد داشت. بر این اساس، دولت آینده می تواند به سرعت بخشی از بدهی های انباشته شده دولت کنونی را رفع و رجوع کند و با پوشش کسری بودجه، مهاری جدی هم به تورم بزند.
بخشی از دلایل اصلی کسری بودجه دولت، بدهی آن به بانک مرکزی، بانک های دیگر، پیمانکاران پروژه های عمرانی و نیز نهاد هایی مانند سازمان تامین اجتماعی است. بر این اساس، دولت حدود 300 هزار میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی و حدود 60 هزار میلیارد تومان هم به بانک مرکزی بدهکار است و این در حالی است که چند سال پیش، حجم تمام بدهی های دولت حدود 700 هزار میلیارد تومان برآورد شده بود که اکنون قطعاً این رقم بالاتر رفته است.
دولت بعدی، با درآمد های افسانه ای نفتی خود و به لطف افزایش قیمت دلار در سال های اخیر، یک دولت بسیار ثروتمند خواهد بود که می تواند ترمز تورم در ایران را بکشد و شاید تا حدی اوضاع را به حالت عادی برگرداند.
منبع: فرارو